
حمیدرضا حلاجیان/ مسکن همواره یکی از چالشهای بزرگ دولتها در ایران بوده است؛ یکی از پرحاشیه ترین شعارهای دولت سیزدهم قول ساخت 4 میلیون خانه طی 4 سال بود؛ از این تعداد طبق برنامههای وزارت راه و شهرسازی 400 هزار خانه سهم خراسان رضوی است، به عبارتی دولت و نهادهای زیرمجموعه آن تعهد ساخت 100 هزار خانه در هرسال را بهطور ضمنی به مردم دادهاند، اما نکته مهم ماجرا وقتی روشن میشود که تنها 22 هزار نفر تا پایان سال 1401 یعنی اولین سال تعهد دولت سیزدهم، اقدام به واریز قسمتی از وجه ساخت خانه کردهاند، یعنی در حدود تنها 20 درصد متقاضیانی که صلاحیتشان برای ورود به این طرح تایید نهایی شده است. این اعداد حکایت از آن دارد که گویی مسکن برای مردم دیگر چالش جدی نیست چراکه طرح ساخت مسکن به صورتی که قیمت زمین را از آن فاکتور بگیریم، برای مردم انگیزهای ایجاد نکرده است، اما عوامل مهم ازجمله قیمت رو به رشد مسکن این گزاره را مردود میکند. واقعیت ماجرا را شاید باید در اطمینان نداشتن مردم به طرحهای اینچنینی جستوجو کرد و اگر در جزئیات طرح دقت بیشتری کنیم، متوجه خواهیم شد که مانند بسیاری از رخدادهای دیگر، تورم این غول وحشتناک همهچیز را خراب کرده است. این طرح که جامعه هدفش خانوارهای کمدرآمد دهکهای پایین جامعه بود، بهجایی رسیده که هزینه تمامشده یکخانه 100 متری را در خوشبینانهترین حالت به حدود 800 میلیون رسانده است. مهم است که بدانیم تسهیلات بانکی در شهرهای بزرگ تنها تا سقف 400 میلیون به افراد تعلق میگیرد و بقیه قیمت را متقاضیان باید طی 2 سال از جیب خودشان بپردازند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

جواد نوائیان رودسری – 25 فروردین سال 1376 است، حدود 26 سال قبل؛ در پایینخیابان مشهد، یکی از قدیمیترین گذرگاههای شهری تمامِ ایران، تکاپو و جنب و جوشی برپاست. قرار است یکی از مهم ترین پروژههای حفظ میراث فرهنگی تاریخ ایران اجرا شود؛ انتقال سَر در قدیمی مدرسه کهن سال عباسقلیخان. طرح توسعه حریم حرم و تعریض فضای بیرونی ضلع شرقی بارگاه منوّر ثامنالائمه(ع)، نیاز به این جابهجایی را ضروری میکرد. اسباب این اقدام کمسابقه، طی یک ماه قبل از آن، با مساعدت مسئولان مربوط و آستانقدس رضوی فراهم شد. روز بعد، روزنامه خراسان با هیجان در صفحه یکِ خودش تیتر زد: «برای اولین بار در ایران به منظور حفظ یک اثر اسلامی – تاریخی / سر در مدرسه عباسقلیخان مشهد جابه جا شد» با این حال، آنچه سرگذشت این مدرسه علمیه دیرپا را جذاب میکند، فقط اجرای نخستین عملیات جابهجایی یک اثر تاریخی در ایران نیست؛ مدرسه عباسقلیخان تاریخی پر فراز و نشیب دارد، با اتفاقات و رویدادهای مختلف که نقل همه آن ها در یک نوشتار مختصر نمیگنجد، اما میشود به اجمال درباره گذشته این مدرسه که حالا 354 ساله است، مطالبی گفت و نوشت تا دست کم اهالی مشهد بدانند که در شهرشان چه گوهرهای ذیقیمت، اما ناشناختهای وجود دارد.
عباسقلیخان، چنان که رسم حاکمان و سیاستمداران آن دوره بود، به فعالیتهای عمرانی اهتمامی تمام داشت. برخی معتقدند که این رویکرد، به ویژه در دوره شاه سلیمان صفوی، به واسطه علاقه و توجه فرمانروای صفویه به امور عمرانی بودهاست؛ نمونههایی از بناهای دوران حکومت وی در مشهد، مانند مصلای شهر، بیرون دروازه قدیم پایینخیابان و مدرسه علمیه نوّاب در ابتدای بالاخیابان، همچنان باقی است. با این حال، در باره عباسقلیخان میتوان این استثنا را قائل شد که رغبت او، بیشتر از سر ارادت به دیانت و ساحت مقدس حرم رضوی بودهاست تا تمکین از مشی مافوق؛ گواه ما بر این مدعا، گستره موقوفات و تلاشهای عامالمنفعه او، نه فقط در مشهد، بلکه در شهرهای بزرگ خراسان آن روز، مانند هرات است. عباسقلیخان، افزون بر مدرسه مشهورش و موقوفاتی که برای اداره احسن آن در نظر گرفته، سلسله موقوفات دیگری نیز دارد که او را در زمره واقفان برجسته آستانقدس رضوی قرار دادهاست. به طور مثال میتوان به یکی از وقف نامههای او، متشکل از 72 مِلک در مشهد، باخرز، جام، هرات، فراه و بادغیس اشاره کرد که عواید موقوفههای آن، برای «روشنایی و خوشبو کردن حرم»، «مواجب حُفّاظ و یک خادم و مشعلدار و فرّاش»، رسیدگی به امور «فقرا و مستمندان»، «ضرورات روضه عرش درجه» و تهیه «بخور و زغال و مواجب جاروبکش» در نظر گرفته شدهاست. عباسقلیخان، در باره موقوفات مدرسهاش در مشهد نیز بسیار سخاوتمندانه عمل کرده است. کیوان لؤلؤیی در مقاله «مدارس چهار ایوانی خراسان» به این رویکرد سخاوتمندانه اشاره میکند و مینویسد: «به قولی املاک موقوفه آن [مدرسه] از بیرون دروازه شرقی مشهد تا هرات امتداد داشتهاست.» با این حال، امروزه بخش مهمی از عواید این موقوفهها در اختیار مدرسه نیست و صرف مقصود واقف نمیشود؛ زندهیاد دکتر عبدالحسین نوائی، در مقاله «مدرسه عباسقلیخان مشهد» (مجله: وقف، میراث جاودان، شماره 50) در اینباره مینویسد: «عواید موقوفات وی (عباسقلیخان) تا زمان انتزاع هرات از خراسان در دوره سلطنت ناصرالدینشاه کماکان به آستانقدس میرسیده و در مصارف مربوطه خرج میشدهاست[ اما پس از آن، جریان درآمد موقوفههایی که خارج از مرزهای ایران قرار میگرفتند، متوقف شد.]» افزون بر کرامند بودن موقوفههای مدرسه، نحوه تنظیم وقف نامه توسط واقف، خود یکی از الگوهای بسیار برجسته در این زمینهاست. عباسقلیخان در تنظیم سند وقف نامه، با باریکبینی خاصی عمل کرده و تقریباً از کنار هیچ نیازی، بیتفاوت عبور نکردهاست؛ در وقف نامه او، برای همه نیازهای طلاب، از خوراک و پوشاک و وسایل راحتی در زمستان و ... پیشبینیهای لازم انجام شده است. واقف هزینههای به کارگیری استادان، تعمیرات مدرسه و حتی هزینه روشنایی آن را با دقت بسیار زیادی تعیین میکند و از متولی میخواهد که خواست وی را مو به مو عملی کند. از آنجا که بعدها، نوادگان عباسقلیخان، نسل در نسل، متولی مدرسه بودهاند، این وقف نامه تاریخی، با جزئیات بینظیرش، امروزه در اختیار ماست و میتوان از آن درسهای فراوانی گرفت.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

اولین دوره کافا(مسابقات فوتبال آسیای مرکزی) در سطح بزرگ سالان، قرار است از ۲۰ تا ۳۰ خرداد(۱۰ تا ۲۳ ژوئن) امسال به میزبانی قرقیزستان برگزار شود.برهمین اساس دیروز قرعه کشی این رقابتها انجام شد که تیم ملی کشورمان در گروه دوم باید به مصاف قرقیزستان میزبان و افغانستان برود. در گروه اول نیز تیمهای ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و عمان قرار گرفتهاند.دیدارهای رده بندی و فینال نیز در تاریخ ۳۰ خرداد در تاشکند، پایتخت ازبکستان برگزار خواهد شد.این در شرایطی است که امیر قلعهنویی اعلام کرد به فدراسیون فوتبال اعلام شده کنیا نیز در این رقابتها شرکت خواهد کرد و بازیها در چمن طبیعی برگزار میشود. به همین دلیل برای بررسی شرایط مسابقات، نمایندگان ایران عازم قرقیزستان میشوند و سپس نظر نهایی خود را درباره حضور در کافا اعلام خواهند کرد.اکنون با این وضعیت در شرایطی که کنیا در قرعه کشی مسابقات قرار نگرفته باید دید کادرفنی تیم ملی چه تصمیمی خواهند گرفت.دیدارهای گروه ایران در روزهای ۲۰، ۲۳ و ۲۶ خرداد انجام میشود. این در حالی است که چند روز پیش اعلام شد امیر قلعهنویی سرمربی تیم ملی با حضور در این مسابقات مخالف است. او به دلیل ضعیف بودن رقبا و چمن مصنوعی محل برگزاری مسابقات کافا، به طور رسمی با حضور تیم ملی بزرگ سالان در این رقابتها مخالفت کرده و به منظور حمایت و تقویت تیم ملی المپیک، به فدراسیون فوتبال پیشنهاد داده که این تیم در مسابقات کافا شرکت کند. با وجود این مخالفت، گویا عزم فدراسیون فوتبال برای اعزام تیم ملی به این مسابقات، جدی است و به نظر می رسد اولین اختلاف بین سرمربی و فدراسیون فوتبال شکل گرفته است! البته قلعه نویی فعلا در حال تکمیل کادرفنی است و به نظر می رسد او بنا ندارد مقابل فدراسیون بایستد و انرژی اش را بر سر این تقابل بگذارد. او روز گذشته یک مربی جوان دیگر را هم به کادرفنی تیم ملی اضافه کرد و حمید مطهری به عنوان مربی به کادر فنی تیم ملی فوتبال اضافه شد. مطهری پیش از انتخاب به عنوان یکی از اعضای کادر فنی تیم ملی فوتبال، سابقه کار در تیمهای نساجی، پرسپولیس، راهآهن، صبا و... را در کارنامه خود داشته است.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
معاون علوم پزشکی مشهد در حاشیه بازدید خبرنگاران از پروژه اعلام کرد:
محمد حسام مسلمی/ معاون توسعه مدیریت و منابع دانشگاه علوم پزشکی مشهد از بهره برداری از اورژانس بیمارستان 540 تخت خوابی حاشیه شهر مشهد تا پایان امسال در صورت تامین بودجه خبر داد و گفت: برای راه اندازی اورژانس بیمارستان، 150 میلیارد تومان اعتبار نیاز است، بر اساس مکاتباتی که یکی از نمایندگان مردم مشهد در مجلس با سازمان برنامه و بودجه داشتند، امیدواریم این اعتبار هر چه سریع تر اختصاص یابد. به گزارش «خراسان رضوی»، پس از گزارش روزنامه خراسان درباره روند ساخت بیمارستان حاشیه شهر که روز چهارم اردیبهشت با عنوان «3 سال تا بهره برداری از بیمارستان حاشیه مشهد» منتشر شد، امیر پرویز توسلی معاون دانشگاه علوم پزشکی مشهد به همراه جمعی از مدیران و اصحاب رسانه روز گذشته از این پروژه بازدید کردند و به بررسی روند ساخت آن پرداختند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اختصاصی خراسان
سیدخلیل سجادپور- با لو رفتن مرکز بسته بندی ضایعات و گوشت های غیربهداشتی در مشهد مشخص شد که یک تبعه خارجی از چند سال قبل ضایعات گوشتی را از برخی کشتارگاه ها خریداری می کند و سپس آن ها را در بسته های مارک دار با کد بهداشتی در مراکز غذایی مانند رستوران، آشپزخانه، کبابی و ... توزیع می کند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
یادداشت روز
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

غفوریان-شاید نتوان خانه ای را در ایران یافت که روزانه بوی «نان» آن هم نان سنتی در آن نپیچد؛ از گذشته ها که افراد خودشان در خانه هایشان نان می پختند تا امروز که در سر هر کوچه و خیابانی یک نانوایی قرار دارد.حال جدا از این که مصرف نان نزد ما ایرانیان با دارابودن رتبه هفتم جهانی و مصرف سرانه 194کیلوگرم، سه برابر متوسط جهانی است، خوب است بدانیم که همین نان که جزء لاینفک سفره همه ماست، متاسفانه در کشور به درستی تولید نمی شود و طبق گزارش تازه مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی، این نان با آرد سفید که در اغلب نانوایی ها طبخ می شود، «نان کامل» نیست و آن طور که باید ارزش غذایی ندارد.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نقد فیلم
یکی از فیلمهای اکران عید فطر که از چهارشنبه 30 فروردین ماه در سینماها به نمایش درآمد، «دسته دختران» به کارگردانی منیر قیدی است که در ژانر درام جنگی ساخته شده و اثری دفاع مقدسی به شمار میآید. این فیلم اگرچه از کیفیت مناسب ساخت برخوردار است که درباره آن میخوانید، اما در هفته نخست اکران عمومی، نتوانست فروش خوبی داشته باشد و با گیشه 570 میلیون تومانی، به قرارگیری در رتبه نهم جدول فروش هفتگی اکتفا کرد. این فیلم در چهلمین جشنواره فیلم فجر رونمایی و در ۷ رشته نامزد دریافت جایزه شد که در نهایت یک سیمرغ فنی (جلوههای ویژه بصری) و یک دیپلم افتخار بازیگری نقش مکمل زن برای فرشته حسینی گرفت. در ادامه درباره این اثر میخوانید:
قصه «دسته دختران» در آخرین روزهای پیش از سقوط خرمشهر میگذرد و یک ماجرای زنانه و در عین حال جنگی و مردانه را روایت میکند. فیلم داستان دسته کوچکی از خانمهای رزمنده به فرماندهی یک معلم به نام «یگانه کمایی» را روایت میکند که به شکل جداگانه میخواستند از شهرشان دفاع کنند، اما با یکدیگر متحد میشوند تا بتوانند تأثیرگذار باشند. آنها بعد از چند مخالفت برای حضور در خط مقدم جنگ شهری با نیروهای بعثی، تصمیم میگیرند به پادگان سقوط کرده «دژ» خرمشهر بروند، مهمات بردارند و به دست مدافعان شهر در نقطهای دیگر از خرمشهر برسانند. بیشتر زمان قصه فیلم، این ماجرا را روایت میکند.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


دسانتیس رقیب ترامپ می شود یا معاونش؟
حلقه داخلی ترامپ به او توصیه کرده برای آن که مسیرش برای رسیدن به ریاست جمهوری ساده تر شود، به فرماندار ایالت فلوریدا که رقیب احتمالی اش است، پیشنهاد معاون اولی بدهد
در حالی که نظرسنجیها نشان میدهد که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور پیشین ایالات متحده آمریکا در رقابتهای بالقوه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴، از رقیب جمهوریخواه خود «ران دسانتیس» فرماندار ایالت فلوریدا پیشی گرفته است، با اینحال برخی از افراد درون حلقه ترامپ به او توصیه کردهاند که دسانتیس را به عنوان معاون خود برگزیند و آنطور که گزارشها نشان میدهد، ترامپ نیز به حرف این افراد گوش داده اما هنوز جوابی نداده است.یکی از منابع حلقه داخلی تیم ترامپ به وبگاه «صفحه 6» گفت: «برخی از هوادارانش به او پیشنهاد دادهاند که با دسانتیس به توافق برسد که او را به عنوان معاون برمیگزیند و او به این حرفها گوش فرامیدهد اما هنوز موافقت نکرده است».این منبع در ادامه افزود: «هواداران میگویند که معاونت ریاستجمهوری، مخالفت دسانتیس با ترامپ را متوقف میکند و دسانتیس پول زیادی را به ستاد انتخاباتی ترامپ خواهد آورد، با این حال هنوز توافقی در این زمینه صورت نگرفته است». به گفته وی «دسانتیس میخواهد پول جمعآوری کند و قبل از آن که وارد رقابتهای انتخاباتی شود، اوضاع را بسنجد و تصمیمگیری کند، اما آنچه در حقیقت میخواهد این است که پس از پیروزی یا شکست ترامپ با او یا بدون او در رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۸ شرکت کند. هنوز بسیار زود است اما برخی از حامیان مالی برای مشارکت با او تلاش میکنند».یکی از تازهترین نظرسنجیهایی که روز سهشنبه نتایج آن منتشر شد، نشان میدهد که ۵۸ درصد از رأیدهندگان بالقوه انتخابات درون حزبی جمهوریخواهان اعلام کردند که از ترامپ حمایت میکنند و این در حالی است که ۲۱ درصد از پاسخدهندگان به این نظرسنجی تأکید داشتند که از دسانتیس حمایت میکنند.ترامپ روز سهشنبه درباره دسانتیس به نیوزمکس اعلام کرد: «نگاه کنید هم اکنون، من به شدت از او ناراحت هستم... من از او بسیار ناامید هستم، زیرا من یک فرد وفادار هستم، شاید به خاطر یک خطا». بهرغم آن که فرماندار ایالت فلوریدا طرفداران خاص خود را دارد، اما هنوز رسماً نامزدی خود برای شرکت در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ را اعلام نکرده است.ترامپ تصریح کرد: «من یک فرد وفادار هستم و فردی شما را به ریاستجمهوری میرساند و بعد شما به مردم میگویید: «خب، نمیدانم که آیا در مقابل رئیسجمهور رقابت کنم یا خیر»....منظورم این است که زندگی نباید این طور باشد، اما به این شکل است و اشکالی هم ندارد».
خوان گوایدو رهبر سابق مخالفان ونزوئلا که زمانی تحت حمایت آمریکا، ادعای ریاستجمهوری کرده بود، پس از اخراج از کلمبیا در سکوت وارد میامی فلوریدا شد. به گزارش خبرگزاری تاس، گوایدو به شبکه تلویزیونی EVTV گفت: ۷۰ ساعت در جاده بودم. متاسفانه باید بگویم که آزار و اذیت [از سوی مقامات ونزوئلا] در کلمبیا نیز به نوعی احساس شد.گوایدو اعلام کرد که ونزوئلا را ترک کرده و در کلمبیاست . به گفته وی، او برای حضور در کنفرانسی در بوگوتا درباره بحران سیاسی ونزوئلا به کشور همسایه رفت و قصد داشت به هیئتهای بینالمللی شرکتکننده درخواست ملاقات دهد. در پی آن، وزارت خارجه کلمبیا در بیانیهای گفت که بوگوتا از گوایدو برای شرکت در این رویداد دعوت نکرده و در نهایت مقامهای کلمبیایی دستور اخراج او از این کشور را دادند و همچنین او را از اظهارنظر عمومی منع کردند. دی ماه مخالفان دولت قانونی ونزوئلا دولت موقت خودخوانده خود را منحل کردند و به رهبری خوان گوایدو مهره محبوب آمریکاییها پایان دادند.قانون گذاران ونزوئلایی با ۷۲ رأی موافق، ۲۹ رأی مخالف و ۸ رأی ممتنع پایان ریاستجمهوری خودخوانده گوایدو از تاریخ چهارم ژانویه را تصویب کردند.گوایدو ۳۹ ساله در سال ۲۰۱۹ ریاست مجمع ملی ونزوئلا را در دست گرفت. او در همان سال بعد از شروع مجدد ریاستجمهوری نیکلاس مادورو، خود را به عنوان رئیسجمهور موقت ونزوئلا معرفی کرد. آمریکا از وی حمایت و اعلام کرده بود او را به عنوان رئیسجمهور ونزوئلا به رسمیت میشناسد!
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رهبر انقلاب در دیدار رمضانی دانشجویان با تأکید بر اهمیت توجه به حرف مردم تصریح کردند: «حرف مردم را باید گوش بدهند. حرف مردم کجاست؟ خب، مردم در همه مسائل که حرف ندارند، [ضمناً] یک حرف ندارند؛ باید فکر کنند، مطالعه کنند. حرف مردم سازوکاری دارد. حرف مردم همین است که الآن وجود دارد؛ یعنی یک نفر را بهعنوان رئیسجمهور انتخاب می کنند؛ این حرف مردم است. یک عدّهای را بهعنوان نماینده مجلس انتخاب میکنند؛ این حرف مردم است، حرف مردم را اینجوری می شود فهمید دیگر. حالا یکی از برادرها گفت رفراندوم؛ اینجوری گفتند که اگر چنان چه شما از اوّل در همه مسائلی که پیش میآمد رفراندوم می کردید، حالا آن حساسیت روی رفراندوم وجود نداشت، کجای دنیا این کار را میکنند؟ مگر مسائل گوناگون کشور قابل رفراندوم است؟ مگر همه مردمی که در رفراندوم باید شرکت کنند و شرکت میکنند، امکان تحلیل آن مسئله را دارند؟ این چه حرفی است؟ چطور میشود رفراندوم کرد، در مسائلی که تبلیغات میشود کرد، از همه طرف حرف میشود زد؟ اصلاً یک کشور را شش ماه درگیر بحث و جدل و گفتوگو و دوقطبیسازی می کنند برای این که یک مسئلهای رفراندوم بشود. در همه مسائل رفراندوم بکنیم؟ یعنی قضایا اینجوری نیست که آدم اینجور ساده از رویشان [عبور کند].» بر همین اساس، محمدجواد لاریجانی تحلیلگر مسائل سیاسی در گفتوگویی با پایگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتا... خامنهای KHAMENEI.IR به بررسی جایگاه رأی مردم و ابعاد مسئله رفراندوم پرداخت. لاریجانی در بخشی از این گفتوگو اظهار کرد: برخی انگار رأی مردم را بهعنوان نردبانی برای بالارفتن در قدرت قبول دارند. نظام ما مبتنی بر رأی مردم است. هیچکسی در این کشور و نه در کشور، در کل منطقه غرب آسیا و جهان اسلام، قویتر از مقام معظم رهبری، مدافع رأی مردم نیست. وی بیان کرد: قدرت تحلیل مردم، مسئله تکنیکی است، مثلاً شما ببینید میزان مالیاتی که باید از درآمدهای مختلف گرفت یک مسئله تکنیکی است دیگر، این مسئله تکنیکی باید طراحی بشود و ببینیم که واقعاً ابعاد آن چیست. لاریجانی تأکید کرد: آیا همه مردم باید بهاندازه نمایندگان مجلس یا وزیران دولت یا کارشناسان بخش مالی وقت بگذارند که این مسئله را بررسی کنند؟ طبیعتاً نه! حرف آقا خیلی روشن است. وی گفت: در قانون اساسی ما یک بند درباره همهپرسی هست و طبق آن همیشه میشود همهپرسی کرد. در فصول اولیه قانون اساسی، اصولی است که پایههای قانون اساسی است و بقیه فروع است. درباره فروع میشود همهپرسی کرد مثلاً اینکه آیا کشور نخستوزیر داشته باشد یا نه؟ اینها در چارچوب قانون است. این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در جمهوری اسلامی نمیشود اصل دموکراسی را همهپرسی کنیم. قانون اساسی ما از ب بسم ا... تا تای تمّت مبتنی بر مردمسالاری است و همه ارکان نظام براساس رأی مردم است. این هایی که میگویند رفراندوم، همه مدعی روشنفکری هستند که در فتنه 88 دیدید این ها با دموکراسی هم بد هستند. فتنه 88 قبل از این که کودتا علیه جمهوری اسلامی باشد کودتا علیه دموکراسی و رأی مردم بود. لاریجانی با بیان این که «درباره اسلام هم نمیتوانیم همهپرسی کنیم» تصریح کرد: مثلاً یک گروهی بگوید رفراندوم کنیم برخی از احکام اسلام اجرا بشود یا نشود؛ این خلاف قانون اساسی است و نمیتواند موضوع رفراندوم باشد، همچنین درباره استقلال کشور هم نمیتوانیم همهپرسی کنیم، در قانون اساسی استقلال یکی از پایههاست.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

آیتا... عباسعلی سلیمانی «نماینده مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه اسبق بابلسر» با حمله یک فرد مسلح در بانک ملی مرکزی بابلسر به شهادت رسید. استاندار مازندران با تشریح جزئیات سوءقصد به جان عضو خبرگان گفت: سوءقصد به آیتا... سلیمانی تروریستی نبوده است. سیدمحمود حسینیپور در گفتوگو با تسنیم اظهار کرد: ساعت 10:30 در یکی از بانکهای بابلسر یکی از عوامل نگهبانی مجموعه بانک بیهدف به آیتا... سلیمانی شلیک کرده است. متأسفانه در این سوءقصد، ایشان جان خود را از دست دادند. وی با اعلام این که ضارب در همان محل توسط عوامل انتظامی دستگیر شد، افزود: بررسیهای اولیه برای انگیزه این اقدام ضارب در حال انجام است و هنوز انگیزه ضارب از انجام این اقدام مشخص نیست، اما براساس دادهها، امنیتی بودن این حادثه درست نیست. استاندار مازندران با بیان این که ضارب اهل همان منطقه است، تصریح کرد: این سوءقصد بههیچوجه ماهیت تروریستی ندارد و ضارب بیهدف شلیک کرده و شناخت دقیقی از آیتا... سلیمانی نداشته است. وی با بیان این که آیتا... سلیمانی برای انجام امور بانکی به بانک مراجعه کرده بود و تا این لحظه این اقدام، امنیتی و تروریستی نبوده است، خاطرنشان کرد: ضارب از عوامل و نگهبانان شرکت انتظام بود که کارهای خدمات انتظامی را انجام میداد و اصلا کارمند نبوده و با هویت کاملاً معلوم و مشخص مشغول خدمت بوده است. استاندار مازندران با رد هرگونه مشاجره و درگیری در بانک تأکید کرد: سلاح مربوط به خود نگهبان بوده و از شخص دیگری نگرفته است. سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهور کشورمان نیز در پیامی شهادت آیتا... سلیمانی نماینده خبرگان رهبری در استان سیستان و بلوچستان را تسلیت گفت و بر پیگیری چگونگی وقوع این حادثه تاکید کرد. در بخشی از متن پیام آمده است: لازم است نیروهای امنیتی و انتظامی هر چه سریعتر نسبت به علل وقوع حادثه و همچنین شناسایی انگیزه احتمالی عامل یا عاملان اقدام کنند. دادستان کل کشور هم با ارسال نامهای خطاب به دادستان مازندران دستور پیگیری حادثه سوءقصد به آیتا... سلیمانی را صادر کرد. آیتا... عباسعلی سلیمانی یکی از چهره های برجسته و مردمی در سیستان و بلوچستان بود، فقط امام جمعه نبود بلکه نقش پدری داشت. فارس نوشت: در تمامی حوادث به ویژه حوادث تروریستی که در سیستان و بلوچستان رخ داده، همیشه مردم شیعه و سنی را به صبر و تمکین از قانون و حفظ وحدت دعوت می کرد تا دشمنان از تفرقه بین این دو طیف شاد نشوند. هم مردم شیعه او را میشناسند و هم مردم بلوچ، در جلسات حل اختلاف هر دو طیف حضور داشت و هر دو طیف از منش و خلق خوش او خاطره دارند. علاقه مردم زاهدان به ایشان در حدی بود که در دهه 80 وقتی قرار بود از سمت امام جمعه زاهدان جا به جا شوند، مردم با امضای طوماری خواهان ابقای او شدند و با اصرار مردم، رهبری معظم انقلاب با ابقای ایشان موافقت کردند. نه تنها مردم بلکه جوانان و دانشجویان نیز از ایشان خاطره دارند. آیتا... سلیمانی از سال 80 تا 86 نماینده رهبرى در دانشگاه آزاد اسلامى سیستان و بلوچستان بود و دانشجویان آن دوره هم در فراق او سوگوارند. آیتا... عباسعلی سلیمانی، فرزند علیجان، متولد 1326 در منطقه انوی شهرستان سوادکوه بود که تحت نظر استادانی نظیر آقایان میرزاهاشم آملى و وحید خراسانى علوم دینی را آموخت و بر کلام، تعلم و تربیت، جامعه شناسی و علوم بلاغی مسلط بود. تبلیغ معارف حقه الهیه از سال 1344 تاکنون در استانهاى مختلف کشور، امامت جمعه و عضو شوراى ائمه جمعه استان مازندران از سال 1359 تا 1380 و عضو هیئت مؤسس مرکز آموزش ضمن خدمت معلمین بابلسر از جمله مسئولیتهای آیتا... سلیمانی بود. مسئول نهاد رهبرى در مراکز آموزش عالى ملى، دانشگاه علوم پزشکى مازندران، دانشگاه علوم پزشکى بابل و مجتمع دانشگاهى کشاورزى و منابع طبیعى گرگان از سال 1360 تا 1375، امام جمعه زاهدان و نماینده ولى فقیه در استان سیستان و بلوچستان از سال 1380، نماینده رهبرى در دانشگاه آزاد اسلامى سیستان و بلوچستان از سال 1380 تا 1386 از دیگر مناصب وی بود. وی همچنین نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان از تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۹۹ تا ۹ فروردین ۱۴۰۱پس از عبدالنبی نمازی بود. معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار مازندران گفت: در پی جان باختن شهادتگونه آیتا... عباسعلی سلیمانی عضو مجلس خبرگان رهبری، به دستور استاندار سه روز عزای عمومی در مازندران اعلام شده است. امروز عصر آیین وداع با پیکر مطهر آیتا... سلیمانی در استان برگزار خواهد شد و آیین تشییع و خاک سپاری نماینده فقید مجلس خبرگان رهبری روز جمعه در قم برگزار می شود.
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
پرونده
هزاران هزار روستای نرفته و ناشناخته در ایران داریم که باید بشناسیم. هزاران غذای محلی روستایی داریم که طعمش را نچشیدهایم و کرورکرور هنر در همین روستاها جریاندارد که ندیدهایم. «کاکو سفلی» یکی از همین روستاهاست که در یکی از غربیترین استانهای ایران یعنی کردستان جا خوش کردهاست. همان جایی که مردمش چون کوهها استوارند اما «گیان» از دهانشان نمیافتد. کاکوسفلی را که تا چند سال پیش از توابع شهرستان «قروه» بود و حالا از توابع «دهگلان» است به گلیم اش میشناسند. گلیم کاکوسفلی در اردیبهشت 1400 به ثبت ملی رسیدهاست و هنوز هم در این روستای 80خانواری از هر چند خانه، در یکی را که بزنید دار گلیم در آن برپاست و صدای زمزمه زنان کردی را می شنوید که پای دار نشستهاند، به کردی میخوانند و گلیم میبافند. زنان این روستا در هر سنوسالی سالهاست که آرزو، امید، خوشی و غمشان را با گلیمهایی که میبافند، شریکاند. گلیم کاکوسفلی در کشورهای عربی، اروپایی و آمریکایی خواهان دارد و همین پای دلالها را هم به این روستای کوچک و کهن باز کردهاست. مردم این روستا بعد از ثبت ملی و گرفتن نشان ملی گلیمبافی حالا منتظرند با شکلگیری تعاونیها و کارگاههای بزرگ گلیمبافی بتوانند با هنرشان، رونق را به روستای کوچکشان برگردانند. اگر میخواهید با کاکوسفلی، مردمانش و گلیم پرآوازه این روستا آشناشوید با این پرونده همراهشوید.
آن چه باید درباره گلیمبافی در «کاکوسفلی» بدانید
روستای «کاکو سفلی» یکی از روستاهای شهرستان دهگلان در کردستان و روستای ملی «گلیمبافی» است که در تمامی خانههای آن دار بافت گلیم برپاست و بیشتر محصولات آن به کشورهای خارج و حتی آمریکا هم صادر میشود. ثبت ملی روستای کاکو و برخی اقدامات و کارهای عمرانی مانند طرح هادی و ... در بین مردم این روستا امید ایجاد کرد و همین مسئله موجب مهاجرت معکوس از شهر به روستا شده است. بیش از هزار و 500 نفر در حوزه گلیمبافی در شهرستان دهگلان فعالیت دارند و چند روستا از جمله کاکو، سلسله، لالهای و قرهبلاغ به صورت تکمحصولی در زمینه گلیمبافی فعالیت دارند که بیش از 40 تا 50 نفر آنها مربوط به روستای کاکو است و 30 نفر آنها کارت بافندگی دارند. شروع به کار قالیبافی زنان کاکو سفلی بهطور تقریبی به 100 سال قبل یا بیشتر برمیگردد ،در آن زمان زنان برای استفاده شخصی و نیاز خانواده به قالیبافی و مخصوصا «قالی کُردی» روی آوردند و نخ آن را از پشم گوسفندان تهیه میکردند. در سال 1380 زمانی که فرش ماشینی باب شده بود، مردم نیاز خود را با خرید فرشهای ماشینی تامین میکردند و دیگر نیازی به قالیبافی احساس نکردند، بنابراین قالیبافی جای خود را به گلیمبافی داد. زنان اینبار نه برای استفاده شخصی که برای تامین نیاز مالی و با رویکردی اقتصادی شروع به گلیمبافی کردند.
نسل به نسل با گلیمبافی
گفتوگو با یکی از گلیمبافهای جوان روستا که معتقد است گلیم کاکوسفلی با همهجا متفاوت است
در کاکوسفلی، چرخه گلیمبافی را زنان میچرخانند. «سارا عزتی» 25ساله و یکی از جوانهای روستاست که از وقتی چشم بازکرده در خانهشان دار قالی کُردی و گلیمبافی دیدهاست. مادرش یک عمر، از جوانی تا الان که 52ساله است پای دار قالی نشسته و بعد هم گلیم. مادرش گلیمبافی را به عمهاش آمنهخانم یادداده و او هم به خواهرانش و سارا هم چند سال است به این جمع اضافهشده است. این در کاکوسفلی یک روال است و بیشتر دخترها در خانه وقتی مادرشان پای گلیم است، بافتن اش را حفظمیشوند. با سارا که جزو نسل جدید روستاست درباره گلیم کاکوسفلی و ویژگیهایش صحبتکردیم و حاصل این گپوگفت را در ادامه میخوانید.
در هر خانه، 2 تا 3 گلیم پیدا میکنید
خانم عزتی میگوید: «از وقتی 10، 15ساله بودم کنار مادر و عمهام که گلیمبافی میکردند، این کار را یاد گرفتم. گلیم، صنایع دستی قشنگی است و اوقاتفراغتمان را پرمیکند ولی چون قیمتی ندارد و سودش کم است، آدم دستودلش به کارنمیرود. این جا بیشتر خانمهای روستا کنار هم، بافتن گلیم را یادگرفتند و گلیم میبافند. نسل جدید و قدیم هم ندارد. ما در خانهمان 3دار گلیم داریم که برای من، مادرم و عمهام است و اوقات فراغتمان پای دار مینشینیم و گلیم میبافیم. الان اگر به روستا بیایید و به خانهها سربزنید شاید در هر چند خانه یکی، 2 تا 3 گلیم؛ روی دار، آماده کار یا تمامشده گوشه خانه پیداکنید. در حالی که در روستاهای دیگر اینطور نیست و مردم علاقه زیادی به بافت گلیم ندارند».
بیشتر پاییز و زمستان گلیم میبافیم
او درباره کیفیت گلیم هایی که در روستایشان بافته میشود، میگوید: «گلیم کاکوسفلی ریزبافت است و مناطق دیگر به این موضوع اهمیتی نمیدهند. این جا گلهایی که در گلیم میبافند خیلی ریزتر است و ظرافت کار را بیشتر میکند. خانمها در بهار و تابستان بیشتر به همراه خانوادهشان مشغول کارهای کشاورزی و دامداری هستند و کمتر برای گلیمبافی وقت دارند ولی در پاییز و زمستان که کارشان کمتر است بیشتر گلیم میبافند. مادرم از جوانی قالی بافتهاست. او گلیمبافی را به عمهام یادداد و او هم به خواهرانش. من هم جلوی دست آنها قالیبافی و گلیمبافی را یادگرفتم و این سنت همینطور نسلبهنسل چرخیدهاست. بافت گلیم خیلی روی گردن و مهرههای پشت فشارمیآورد. مثل میزرایانه نیست که روی صندلی بنشینید و زاویه را به میزان دلخواه عوضکنید. باید سانتبهسانت گردنت تغییرکند و این خیلی باعث آسیب به مهره پشت میشود.»
بافت یک قالی 6متری
گاهی 3سال زمان میبرد
عزتی درباره نحوه انجام کارشان این طور توضیح میدهد: «ابعاد گلیمی که میبافیم خیلی متفاوت است و دار هم متناسب با آن تغییر میکند. از پشتی، کناره و پردهای تا روجانمازی و گلیم ششمتری و بزرگتر. بافت گلیم شبیه قالی، گرهی نیست. برای بافت گلیم، نخها را بسته به نقشی که میخواهیم ببافیم و چه رنگهایی که باید با هم جفتکنیم ، برای هر 10سانتیمتر آماده میکنیم. رنگ و طرح کناره هم با طرح داخلی گلیم متفاوت است و آنها را باید از حاشیه ادامهداد تا کار گلیم به نیمه برسد. از نیمه گلیم باید به پهنا شروع به بافتن کنیم یعنی بعد از آن باید گلیم را به داخل ببافیم. بافتن گلیم و قالی تفاوتهایی دارد برای مثال بافت قالی زمان بیشتری میبرد. شاید یک نفر برای بافت یک قالی 6متری باید 2تا3سال زمان بگذارد اما بافت گلیمی با همان ابعاد بیشتر از 2، 3ماه طولنمیکشد. نخ گلیم هم از پشم گوسفندان تامینمیشود اما چون در روستا رنگرزی نداریم نخها چند دست در بازار و بین دلالها میچرخد تا به دست خودمان برسد».
بیشتر دلالها، گلیمها را میخرند
او در پایان میافزاید: «من به فروش گلیم در فضای مجازی هم فکرکردم ولی کمی سخت است چون همه جامعه خواستار این نوع گلیم نیستند. بیشتر دلالها، گلیمها را میخرند و به عراق و کشورهای عربی میفرستند چون آنها علاقه عجیبی به گلیم کاکوسفلی دارند و بضاعت مالی مردم خودمان هم به خرید گلیم نمیرسد».
گلیم را از ما 2 میلیون میخرند و در آلمان 20 میلیون میفروشند
«منصور منصورینژاد» رئیس شورای کاکوسفلی درباره این روستا و اوضاع گلیمبافی در آن میگوید
«منصور منصورینژاد» رئیس شورای اسلامی روستای کاکوسفلی است. در همین روستا به دنیاآمده و تا امروز که 48ساله است در کاکوسفلی زندگیمیکند. همسرش هم تا چند سال پیش جزو گلیمبافان کاکوسفلی بودهاست و حالا به دلیل دیسک کمر و تحصیل بچهها نمیتواند پشت دار بنشیند و گلیم ببافد. منصورینژاد عضو انجمن صنفی منابع طبیعی است و برنامههایی هم برای حفظ و حراست از منابع طبیعی روستایشان دارد. همه برادرهایش مثل بیشتر مردم روستا از کاکوسفلی کوچ کردهاند اما او هنوز نتوانستهاست از زادگاهش دلبکند. با او درباره حرفه گلیمبافی و اوضاع آن در روستا صحبتکردیم. منصورینژاد برنامههایی برای توسعه گلیمبافی در روستا دارد که معطل بودجه است. او از دلالهایی میگوید که اجازهنمیدهند سود گلیمبافی به بافنده برسد.
قبلا رنگرز داشتیم، الان نداریم!
او میگوید: «کاکوسفلی 80خانوار دارد. خوشبختانه در سالهای گذشته 200خانوار که از روستا به دلیل خشکسالی و بیکاری مهاجرتکردند، دارند برای باغداری، کشتوکار و فصل بهار و تابستان به روستا برمیگردند. کشاورزی، دامداری و گلیمبافی شغل اصلی مردم روستاست. هم اینک 40درصد مردم روستا مشغول گلیمبافی هستند و قصدداریم آن را گسترش بدهیم. میخواهیم با ایجاد یک تعاونی، گلیمبافی به سبک کاکوسفلی را به روستاهای اطراف که بعضی بیشتر از هزارنفر جمعیت دارند آموزش دهیم. روستای ما کوچک است ولی حدود 1700سال قدمت دارد. بیشتر بافندهها خانم هستند و قرار است با ایجاد تعاونی به پسران علاقهمند هم آموزش بدهیم. مردم روستا تا چند سال پیش، قالی میبافتند و بعد شروع کردند به گلیمبافی. قبلا که مردم قالی میبافتند، زمان زیادی را برای بافت میگذاشتند ولی حالا یک گلیم را یک ماهه میبافند و میفروشند. تفاوت بافتن قالی و گلیم از زمین تا آسمان است. نخ و نقشه فرقدارد، اندازه فرقمیکند و وزن هر قالی شاید 4 تا 5برابر یک گلیم باشد. قبلا مواد اولیه گلیمها هم از خود کاکوسفلی تهیهمیشد. پشم گوسفندان را میچیدند، میشستند، میریسیدند و هر 2، 3روستا یک رنگرز داشت که نخها را با مواد طبیعی رنگ میکرد و تحویل میداد. یعنی صفر تا صد همهچیز در روستا انجام میشد و رنگها هم طبیعی بود».
دلالها، گلیم کاکو را
قبضه کردهاند
«الان بیشتر گلیمبافها مواداولیه گلیمبافی را از افرادی در بازار قروه، سنندج و کرمانشاه میگیرند و آخر سر گلیم را هم به او میفروشند. مشکلی هم برای بافندههایی وجود دارد که از جانودل گلیم میبافند. بیشتر، دلالها در کوچههای کاکوسفلی میچرخند و گلیمهای آماده را به قیمتی از مردم میخرند که قیمت واقعی آن نیست». رئیس شورای اسلامی روستای کاکوسفلی ادامه میدهد: «بیشتر این افراد گلیمها را از این جا میخرند، آنها را به کشورهای عربی و اروپایی میبرند و چندین برابر قیمت میفروشند. برای مثال گلیمی را از یک زن زحمتکش به مبلغ 2میلیون تومان خریده و در آلمان 20میلیون تومان فروختهبودند. خودمان در روستا برنامههایی داریم تا بتوانیم، گلیمها را بفروشیم و عرضهکنیم تا درگیر دلالها نشویم. گلیمبافی کار خوب و سودآوری است منتها اگر یک کارگاه بزرگ بزنیم و خانمها بهطور مرتب در آن گلیم ببافند. اگر الان بافت یک گلیم برای یک خانم در کاکوسفلی 30روز طول میکشد به خاطراین است که آنها بافندگی را به عنوان یک کار جانبی در کنار کارهای کشاورزی، خانهداری و بچهداری انجاممیدهند و همه وقتشان را برای بافت گلیم نمیگذارند. همین چند وقت پیش میخواستند یک وام 50میلیونی به بافندهها بدهند ولی خیلی اذیتشانکردند و بعضی نتوانستند وام بگیرند».
حواسمان به منابع طبیعی روستاست
او درباره شرایط روستایشان هم میگوید: «بیشتر طرحهای ما برای توسعه گلیمبافی روستا، معطل مشکلات اقتصادی دولت ماندهاست. حتما خودتان میدانید دولت به موضوعات اینچنینی به عنوان مسئله درجه سه یا چهار نگاهمیکند. اما من میخواهم خودم متولی کار شوم. همانطور که در حوزه منابع طبیعی از روستا شروعکردم و الان عضو انجمن صنفی منابع طبیعی ایران هستم. ما میخواهیم منابع طبیعی روستا را هم حفظ و حراست کنیم. در کاکوسفلی حدود 80، 90 گونه گیاهی دارویی، صنعتی و خوراکی داریم. همین الان در فصل بهار بسیاری از خانوادهها به باغها میروند و با چیدن سبزیهای بهاری از آن برای پخت غذا استفادهمیکنند. ما در روستا، گیاه گون هم داریم که کتیرای استخراجشده از آن را با قیمت بالایی میفروشند ولی ما میخواهیم جوری آن را برداشتکنیم که به مراتع فشارنیاید و گونهها از بیننروند. مشکل اصلی حضور دلالهای شهرهای اطراف در روستاست. آنها مثلا 200گلیم را میخرند، سرجمع میکنند و از کشورهای حوزه خلیجفارس آن را به دیگر کشورهای عربی میفرستند. روستاهای دیگری که اطراف ما هستند هم گلیم میبافند ولی نه به اندازه ما. مثلا شاید در یک روستای 200خانواری فقط 15خانوار گلیم ببافند. به همین دلیل دلالها بیشتر به کاکوسفلی میآیند. هم اکنون یک زن در روستا با بافت گلیم میتواند ماهی 5، 6میلیون تومان درآمد داشتهباشد و این درآمد بدون دلالها شاید بالاتر هم برود».
ارسال دیدگاه
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.













.jpg)
